در کشور ما، بین دختر و پسر رابطه وجود دارد، هم رابطه دوستانه صحیح وهم رابطه دوستانه غیر صحیح. روابط دختر و پسر در کشور ما تابع دو قاعده کلی است. یکی فرهنگ جامعه و دیگری خانواده. تنوع فرهنگ وخرده فرهنگ در خانواده ها و تنوع خانواده ها و تنوع عقاید و باور خانواده ها موجب شد انواع روابط در شهرها و روستاها بین این دو جنس شکل گیرد. محدودیت های نادرست هم باعث شده روابط ناصحیح و پنهان و دور از چشم والدین و نیز عطش کاذب در این زمینه به وجود آید. آزادی های بی حدو مرز بعضی از خانواده ها نیز باعث شکل گیری روابط در شهر و روستا بین دختر و پسر شده. محدودیت های نادرست، روابط ناصحیح کاذب را ایجاد کرده آزادی های زیاد برخی خانواده ها نیز سبب شده روابط سالم و صحیح، با نظارت والدین کمرنگ شود، این گونه روابط را در دانشگاه، بین فامیل، همسایه ها و نظایر آن، می توان دید. ولی آنچه به باور کم بودن روابط سالم در جامعه دامن می زند، حساسیتی است که هم بزرگسالان به این روابط دارند، هم خود جوانان. تشدید کننده آن هم، همان افراط و تفریطهاست. البته، جامعه و بزرگ ترها در شکل دادن به آنها، تأثیر مستقیم وگاه پنهان دارند. دخترها و پسرها بیش از آنکه با هم مشکل داشته باشند، به لحاظ نیازی که احساس می کنند، طالب آزادی عمل بیشتری هستند، در حالی که، به هنجارهای اجتماعی کمتر توجه می کنند. و به نوعی با جامعه در گیرند. بزرگسالان هم با توجه به هنجارها، نیاز جوانان را در نظر نمی گیرند. اگر جوانان به فرهنگ جامعه، باور عمومی و هنجار اجتماعی توجه کنند و رفتارهای صحیح با جنس مخالف را بیاموزند، و بزرگسالان نیز به آنها بیشتر توجه بکنند و بر تصور نادرست منجر شدن رابطه به فساد چیره شوند، و به جوانان و هدایت آنان کمک کنند، امکان گسترش این روابط بیشتر می شود. نقطه شروع ارتباط این دو نسل باهم، در همین امر است. گفت وگوی بین جوانان و بزرگ ترها و اصلا ذهنیت ها، مقدمه چنین حرکتی است.
 

رفتار مبتنی بر شناخت و احترام متقابل

این نوع رفتار ، براساس درک انسان از شأن انسانی خود و نیز جایگاه و رفعت انسانی دیگران دارد، صورت میگیرد. انسانی که برای انسانیت و شأن خود ارزش والایی قائل است، روابطش را با دیگران به گونه ای تنظیم میکند که در آن، احترام متقابل و ارزش گذاری متعالی و متعامل رعایت شده باشد. چنین برخوردی زمانی ایجاد می شود که انسان به نیازهای روانی خود در کنار نیازهای زیستی توجه داشته باشد و نوع برخورد او با دیگران بیشتری از سطوح بالاتر نیازها نشئت گرفته باشد. این نوع برخورد احترام آمیز به دور از پرخاشگری، نیات سودجویانه و اندیشه های مبتنی بر سوءاستفاده انجام میگیرد. حال برای اینکه جایگاه این نوع رفتار را بهتر نشان دهیم، لازم است به بررسی انواع رفتارها بپردازیم.
 

رفتارمبتنی بر شرم افراطی

بهتر است پیش از توضیح این مورد، به تفاوت دو اصطلاح شرم و حیا بپردازیم. شرم بیشتر مترادف با خجالت کشیدن یا کناره گیری کردن است، اصطلاحی است ناظر بر ناتوانی انسان در یک برخورد اجتماعی. فردی که دچار شرم می شود، نمی تواند رفتار مناسب و مطلوبی در یک موقعیت اجتماعی از خود نشان دهد. اما حیا، یک صفت پسندیده اخلاقی است، به معنای از خویشتن داری و آزادی فرد در انجام اعمالی که خلاف قاعده و شأن شرعی و عرفی باشد. حیا در حقیقت نوعی توانایی است، در حالی که شرم یا خجالت نوعی ناتوانی به شمار می آید.
 
وقتی انسان نمی تواند در مقابل جمع سخن بگوید و خود را ناتوان از بیان می یابد، دچار شرم است، درحالی که وقتی تمایل دارد به بزرگتر خویش از جمله پدر، مادر، معلم یا مربی خود رفتاری مبتنی بر بی حرمتی نشان دهد، از عهده انجام چنین کاری نیز بر می آید، ولی به دلیل داشتن حیا خویشتن داری کرده و بی احترامی نمی کند، در واقع نوعی توانایی و قدرت را از خود به نمایش گذاشته است. با این توصیف، باید برخورد مبتنی برشرم و مبتنی بر حیا را با جنس مخالف از یکدیگر تفکیک کنیم. برخورد مبتنی بر شرم، برخوردی از روی ناتوانی است، در حالی که برخورد مبتنی بر حیا برخوردی خویشتن دارانه و آزاد است. کسانی که در مقابل جنس مخالف خجالت زده می شوند، در واقع از خود شرم افراطی نشان می دهند. پسری که هنگام مواجهه با جنس مخالف دست و پای خود را گم می کند و نمی تواند بر اعصاب خویش مسلط شود، یا دختری که در مواجهه با جنس مخالف توانایی برخورد صحیح کلامی را از دست میدهد و نمی تواند مطالب را به درستی و مبتنی بر تفکر بیان کند، مصداق چنین برخوردی هستند. چنین فرد یا افرادی، از این ناتوانی به نوعی آسیب دچار خواهند شد.
 

رفتار دست پاچه و هیجان زده

در ادامه برخورد مبتنی بر شرم افراطی، به برخورد هیجان زده افراد در مقابل جنس مخالف می توان رسید. این نوع برخورد به صور مختلف، مانند عصبانیت، سرخ شدن صورت، بالا رفتن ضربان قلب، عجولانه رفتار کردن و رفتار مبتنی بر ترس یا خوشحالی افراطی دیده می شود. هیجان که یک حالت برانگیخته روانی است، شامل تمام موارد ذکر شده اعم از ترس، خوشحالی، عصبانیت، عجله و... است. هرچند هیجانات اجزای لاینفک رفتار انسانی هستند، باید برای اتخاذ تصمیم صحیح و نشان دادن رفتار مناسب، به کنترل درآیند. برخورد با جنس مخالف به شکل هیجان زده، می تواند تصمیم گیری و انجام اعمال صحیح را تحت الشعاع خود قرار دهد. توصیه روان شناسان، کنترل هیجانها و حفظ خونسردی در موقعیت های مختلف زندگی است، که این توصیه از رفتار اجتماعی با جنس مخالف جدا نیست.
 
منبع: دخترانه، مهدی نیک خو، مؤسسه بوستان کتاب،چاپ اول،قم 1393